باورهاي مردم منطقه سنگسر
گردآورنده: چراغعلي اعظمي، سنگسري
زوزه بيجهت سگها را بفال بد ميگيرند و آنرا پيش در آمد وقوع مرگ در خانواده صاحبش ميدانند.-
گردآورنده: چراغعلي اعظمي، سنگسري
زوزه بيجهت سگها را بفال بد ميگيرند و آنرا پيش در آمد وقوع مرگ در خانواده صاحبش ميدانند.-
اگر سر سگ در موقع زوزه كشيدن متوجه چادري باشد وقوع مرگ در آن چادر قطعي است.-
اگر شغالها در شب زوزة متوالي بكشند ميگويند مهم ميرسد .-
وقتي به پلنگي در صحرا برخورد كردند ميگويند «آقا پلنگ مدر بده» «آقا پلنگ بمن راه بده» «شير و نهنگ مدر بده» يعني شير و نهنگ بمن راه بده و معتقدند كه با گفتن اين عبارات پلنگ آهسته دور ميشود و صدمه نميرساند.-
ـ اگر در منزل كسي گربه دست و روي خود را بليسد ميگويند باو مهمان وارد ميشود.
از كشتن يا آزار گربه ميپرهيزند چون چنين كاري موجب زيان كشنده يا آزار رساننده ميشود. -
ـ ميگويند اگر بموش دشنام داده شود موش بانتقام بر ميخيزد و خسارات بيشتر وارد ميسازد بناچار بجاي ناسزا باو ميگويند مثلاً قاليچه مرا پاره نكن چون قرار است بعنوان جهاز بتو داده شود بتجربه ثابت شده كه با اين تدبير موشها را از زيان رسانيدن بيشتر باز داشته اند.
ـ اگر در تابستان يا در پائيز موشهاي صحرائي خورده علفها را دور لانه خود جمع كنند ميگويند «موشها خرمن ميكنند» و اين نشانه آنستكه در زمستان بارندگي و برف زياد خواهد شد.
ـ ميگويند مار از بوته اسپند گريزان است- اگر دو نفر از هم متنفر باشند ميگويند رابطه آنها مثل مار و بوته اسپند است- دود كردن اسپند براي رفع زخم چشم ميان مردم در سنگسر نيز مرسوم است.
ـ «قرنقاز» نوعي سوسمار كوچك است كه در سنگلاخهاي كوهستان زندگي ميكند در موقع برخورد با اين جانور دهان خود را ميبندند چون معتقدند كه اگر دهن باز بماند قرنقاز دندانها را ميشكارد و اين باعث ميشود كه دندانها سياه شود.
ـ آزار رساندن و كشتن «وكُّو» يعني قورباغه را جايز نميدانند زيار اين عل باعث جنون آزار رساننده و كشنده ميشود.
ـ موقع كشتن جانوران موذي از قبيل مار و عقرب و غيره ميگويند «مَ تَ دْ نكشت تَ جفتي تَ دْ بكشت»
يعني من ترا نكشتم جفت تو ترا كشته است و معتقدند اگر باين گونه زمزمه نكنند جفت آن جانور كشنده اش را خواهد گزيد.
اگر شغالها در شب زوزة متوالي بكشند ميگويند مهم ميرسد .-
وقتي به پلنگي در صحرا برخورد كردند ميگويند «آقا پلنگ مدر بده» «آقا پلنگ بمن راه بده» «شير و نهنگ مدر بده» يعني شير و نهنگ بمن راه بده و معتقدند كه با گفتن اين عبارات پلنگ آهسته دور ميشود و صدمه نميرساند.-
ـ اگر در منزل كسي گربه دست و روي خود را بليسد ميگويند باو مهمان وارد ميشود.
از كشتن يا آزار گربه ميپرهيزند چون چنين كاري موجب زيان كشنده يا آزار رساننده ميشود. -
ـ ميگويند اگر بموش دشنام داده شود موش بانتقام بر ميخيزد و خسارات بيشتر وارد ميسازد بناچار بجاي ناسزا باو ميگويند مثلاً قاليچه مرا پاره نكن چون قرار است بعنوان جهاز بتو داده شود بتجربه ثابت شده كه با اين تدبير موشها را از زيان رسانيدن بيشتر باز داشته اند.
ـ اگر در تابستان يا در پائيز موشهاي صحرائي خورده علفها را دور لانه خود جمع كنند ميگويند «موشها خرمن ميكنند» و اين نشانه آنستكه در زمستان بارندگي و برف زياد خواهد شد.
ـ ميگويند مار از بوته اسپند گريزان است- اگر دو نفر از هم متنفر باشند ميگويند رابطه آنها مثل مار و بوته اسپند است- دود كردن اسپند براي رفع زخم چشم ميان مردم در سنگسر نيز مرسوم است.
ـ «قرنقاز» نوعي سوسمار كوچك است كه در سنگلاخهاي كوهستان زندگي ميكند در موقع برخورد با اين جانور دهان خود را ميبندند چون معتقدند كه اگر دهن باز بماند قرنقاز دندانها را ميشكارد و اين باعث ميشود كه دندانها سياه شود.
ـ آزار رساندن و كشتن «وكُّو» يعني قورباغه را جايز نميدانند زيار اين عل باعث جنون آزار رساننده و كشنده ميشود.
ـ موقع كشتن جانوران موذي از قبيل مار و عقرب و غيره ميگويند «مَ تَ دْ نكشت تَ جفتي تَ دْ بكشت»
يعني من ترا نكشتم جفت تو ترا كشته است و معتقدند اگر باين گونه زمزمه نكنند جفت آن جانور كشنده اش را خواهد گزيد.
كرك تلا- مرجا- زرژ
مرغ و خروس- گنجشك- كبك
ـ ميگويند خروسها بانگ خروس بهشت را ميشنوند و صداي او را تقليد و تكرار ميكنند.
ـ اگر ماكيان مانند خروس بخواند آنرا بفال بد ميگيرند و ميگويند با اين كار به صاحب خود نفرين ميكند.
اگر ماكياني چهار چهارشنبه مثل خروس آواز بخواند ممكن است صاحب آن دچار بدبختي شود. براي رفع اين بدبختي بايد صدقه بدهد.
ـ هر گاه يكي از پرهاي بال ماكيان راست شود ميگويند «دستگير چوور هاژيه» يعني چوب دست به پهلو زده و معتقدند اين مقدمه ورود مهمان است.
ـ زردي دو سره تخم مرغ براي صاحب ماكيان ممكن است «سات ناسات» يعني سازش يا ناسازش داشته باشد يعني عامل خوشبختي يا تلخكامي شود.
«كلاچكي» ـ كلاغ سفيد و سياه ـ اگر داخل حياط منزلي شود و بخواند ميگويند مژده آورده است بهمين جهت با شنيدن صداي كلاچكي ميگويند «كلاچ قجر توخوش خبر جغي ديگر» يعني كلاغ قجر خبرت خوش باد بار ديگر صدا كن.
ملامرجوو» يعني گنجشك تيزپاي سفيد رنگ و دم بلند كه خبر خطاي كودكان را بپدر و مادر ميدهد.
ـ اگر گنجشكها با هم گلاويز شوند باران يا برف ميبارد.
كبك كه بزبان سنگسري «زرژ» ناميده ميشود شور چشم است و نگاهداشتن آن در خانه ممكن است شوم باشد.
ميگويند نگاهداشتن «زرژ» بمعني كبك و «كوتر» بمعني كبوتر در منزل «سات ناسات» دارد يعني ممكن است عامل سازش يعني نيكبختي يا ناسازش يعني بدبختي باشد بهمين جهت كمتر اين پرندگان را در خانه نگاه ميدارند.
ـ سنگسريها به كبوتر علاقمند ميباشند علت آن اين استكه ميگويند در موقع فرار پيغمبر و پناه بردن به غار وقتي كه دشمنان به غار نزديك ميشوند كبوتر ميگويد «بغور وبغور و بيابون» و آنها را فريب داده روانه دشت مينمايد و رفع خطر ميكند.
جگ جونور
حشرات
به عنكبوت بسيار علاقه دارند و ميگويند با تنيدن تار زياد در جلو غار باعث شده است كه دشمنان پيغمبر خيال كنند كسي وارد غار نشده است.
ـ مورچههاي ريز آب بروي دوزخيان ميپاشند كه آتش را خاموش كنند اما مورچههاي درشت هيزم بدوزخ ميريزند كه آتش آن تيزتر شود بهمين جهت سنگسريها مورچههاي درشت را ميكشند و مورچههاي كوچك را بحال خود ميگذارند. مورچه كوچك را «شي مور جاوو» و مورچه درشت را «اشتر مورجا» يا مورچه شتري ميگويند.
ـ اگر مورچهها در فصل بهار بمقدار زياد پيدا شوند و باعث زيان گردند ميروند نزديك لانه آنها و با صداي بلند ميگويند «سوت خواربمه هو !!» آهاي سود خورها آمدند! و اين جمله را تكرار ميكنند و مورچگان از ترس آدمهاي «نزول» خور فرار ميكنند و آن محل را ترك ميگويند.
راه ديگر دفع مورچه بدينگونه است كه اندكي پشم روي چوبي قرار داده و آنرا بدرون لانه مورچگان ميبرند و ميگويند سليمان پيغمبر گفته كه پشم را باز كنيد بريسيد رنگ كنيد و قاليچه ببافيد. يا فرمان او را اطاعت كنيد يا از اينجا دور شويد. چون مورچگان قدرت چنين كاري را ندارند فرار را برقرار ترجيح ميدهند.
ـ اگر «خَرماس» يعني مگس چهارپايان روي كسي بنشيند ميگويند خبر خوشي يا سوغات برايش ميرسد.
ـ اگر در زمستان مگس پيدا شود هوا «زنَش» ميكند يعني طوفاني ميشود
مرغ و خروس- گنجشك- كبك
ـ ميگويند خروسها بانگ خروس بهشت را ميشنوند و صداي او را تقليد و تكرار ميكنند.
ـ اگر ماكيان مانند خروس بخواند آنرا بفال بد ميگيرند و ميگويند با اين كار به صاحب خود نفرين ميكند.
اگر ماكياني چهار چهارشنبه مثل خروس آواز بخواند ممكن است صاحب آن دچار بدبختي شود. براي رفع اين بدبختي بايد صدقه بدهد.
ـ هر گاه يكي از پرهاي بال ماكيان راست شود ميگويند «دستگير چوور هاژيه» يعني چوب دست به پهلو زده و معتقدند اين مقدمه ورود مهمان است.
ـ زردي دو سره تخم مرغ براي صاحب ماكيان ممكن است «سات ناسات» يعني سازش يا ناسازش داشته باشد يعني عامل خوشبختي يا تلخكامي شود.
«كلاچكي» ـ كلاغ سفيد و سياه ـ اگر داخل حياط منزلي شود و بخواند ميگويند مژده آورده است بهمين جهت با شنيدن صداي كلاچكي ميگويند «كلاچ قجر توخوش خبر جغي ديگر» يعني كلاغ قجر خبرت خوش باد بار ديگر صدا كن.
ملامرجوو» يعني گنجشك تيزپاي سفيد رنگ و دم بلند كه خبر خطاي كودكان را بپدر و مادر ميدهد.
ـ اگر گنجشكها با هم گلاويز شوند باران يا برف ميبارد.
كبك كه بزبان سنگسري «زرژ» ناميده ميشود شور چشم است و نگاهداشتن آن در خانه ممكن است شوم باشد.
ميگويند نگاهداشتن «زرژ» بمعني كبك و «كوتر» بمعني كبوتر در منزل «سات ناسات» دارد يعني ممكن است عامل سازش يعني نيكبختي يا ناسازش يعني بدبختي باشد بهمين جهت كمتر اين پرندگان را در خانه نگاه ميدارند.
ـ سنگسريها به كبوتر علاقمند ميباشند علت آن اين استكه ميگويند در موقع فرار پيغمبر و پناه بردن به غار وقتي كه دشمنان به غار نزديك ميشوند كبوتر ميگويد «بغور وبغور و بيابون» و آنها را فريب داده روانه دشت مينمايد و رفع خطر ميكند.
جگ جونور
حشرات
به عنكبوت بسيار علاقه دارند و ميگويند با تنيدن تار زياد در جلو غار باعث شده است كه دشمنان پيغمبر خيال كنند كسي وارد غار نشده است.
ـ مورچههاي ريز آب بروي دوزخيان ميپاشند كه آتش را خاموش كنند اما مورچههاي درشت هيزم بدوزخ ميريزند كه آتش آن تيزتر شود بهمين جهت سنگسريها مورچههاي درشت را ميكشند و مورچههاي كوچك را بحال خود ميگذارند. مورچه كوچك را «شي مور جاوو» و مورچه درشت را «اشتر مورجا» يا مورچه شتري ميگويند.
ـ اگر مورچهها در فصل بهار بمقدار زياد پيدا شوند و باعث زيان گردند ميروند نزديك لانه آنها و با صداي بلند ميگويند «سوت خواربمه هو !!» آهاي سود خورها آمدند! و اين جمله را تكرار ميكنند و مورچگان از ترس آدمهاي «نزول» خور فرار ميكنند و آن محل را ترك ميگويند.
راه ديگر دفع مورچه بدينگونه است كه اندكي پشم روي چوبي قرار داده و آنرا بدرون لانه مورچگان ميبرند و ميگويند سليمان پيغمبر گفته كه پشم را باز كنيد بريسيد رنگ كنيد و قاليچه ببافيد. يا فرمان او را اطاعت كنيد يا از اينجا دور شويد. چون مورچگان قدرت چنين كاري را ندارند فرار را برقرار ترجيح ميدهند.
ـ اگر «خَرماس» يعني مگس چهارپايان روي كسي بنشيند ميگويند خبر خوشي يا سوغات برايش ميرسد.
ـ اگر در زمستان مگس پيدا شود هوا «زنَش» ميكند يعني طوفاني ميشود
دارچو ـ واش
درختها ـ گياهان
ـ انار ميوه بهشتي است در هر انار يك دانه آن كه بزبان سنگسري «پاپا» ناميده ميشود قطعاً از بهشت است اگر در موقع خوردن انار دانه اي بزمين بيافتد آنرا برداشته ميخورند چه ممكن است همان دانه از بهشت باشد. برعكس معتقدند اگر دانه انگور بزمين افتاد بايد از برداشتن و خوردن آن پرهيز نموده و آنرا زير پا له كنند و خوردن آنرا هرگز جايز نميشمارند.
ـ انجير نيز ميوه بهشتي است و خوردن آن باعث چاقي آني ميشود.
ـ درخت توت گرفتار تنبلي است و هرگاه بخواب رود بيدار كردنش بسيار دشوار است در بهار هم ديرتر از همگنان از خواب برميخيزد و از ديدن شكوفههاي آنها ناراحت شده و براي جبران كاهلي خود دست بتلاشي بزرگ ميزند و بهمين دليل است كه ميوه اش زودتر ميرسد و بشر از آن بهره ميگيرد.
ـ «هازل دارو» درخت (كوچك) برآورنده حاجب غالباً از نوع سروصحرائي است كه در كوهستانها تنها درجائي بجاي مانده يا بعضي اوقات در كنار امامزادههاست اهالي سنگسر علي الخصوص زنان باين درختها متوسل شده حاجت ميخواهند و قطعات پارچه از لباس خود پاره كرده بآن ميبندند. گاهي درخت زرشك هم اگر تك و تنها درجائي قرار گرفته باشد ميتواند حاجتها را برآورد.
ـ گذشتن روي سبزه گندم و جو و پايمال كردن آنرا گناهي بزرگ ميدانند زيرا حتي گرگ از چنين كاري ميپرهيزد. ميگويند يعقوب از گرگ پرسيد يوسف مرا تو خورده اي گرگ جواب داد «اَهاوزُ هاوزُبو اَسُوزي سردْ و زُبو اگه ايسُف ده مَ بخورت بو»
يعني اگر يوسف ترا من خورده باشم سزاي من شتابزدگي و گذشتن روي سبزه باشد!
ـ چاره زگيل دست وپا آنستكه چهل دانه برنج سرخ رنگ را جدا كرده دور از چشم ديگران درجائي زير خاك دفن كنند چون چهل روز از اين كار بگذرد برنج خواهد پوسيد و زگيل از دست وپا محو خواهد شد. برخي از مردم مدعيند كه اين طرز مداوا بتجربه براي شان ثابت شده است.
ـ كليه موجودات اعم از جامد و مايع و گياهان و درختان مذكور حساب ميشوند.
ـ كليه حشرات و حيوانات مؤنث به حساب ميآيند.
No comments:
Post a Comment