اثرموسيقي بر روي حيوانات
موسيقي نواي دلنشيني است که بر روي همه موجودات تأثير دارد . در طبيعت همه مخلوقات الهي نوعي موسيقي دارند . جريان آب بر رودخانه ، دريا و صداي آواز پرندگان همه نوايي آرام بخش دارند . گذشته از اين که خود مخلوقات داراي موسيقي خاصي هستند، از نواهاي ديگر نيز متأثر مي شوند
"عنکبوت و موسيقي"
وقتي موسيقي نواخته شود ، عنکبوت از تارتنيدن باز مي ماند . " ميشله" نويسنده معروف فرانسوي نقل مي کند که جوان هنرمندي که اغلب ساعات روز را به نواختن ويولون در اطاق خود مي گذارنيد ، روزي مشاهده مي کند روي دستش که آرشه گرفته عنکبوتي سراپا به نواي ويولون گوش داده و بي حرکت ايستاده است
"عنکبوت و موسيقي"
وقتي موسيقي نواخته شود ، عنکبوت از تارتنيدن باز مي ماند . " ميشله" نويسنده معروف فرانسوي نقل مي کند که جوان هنرمندي که اغلب ساعات روز را به نواختن ويولون در اطاق خود مي گذارنيد ، روزي مشاهده مي کند روي دستش که آرشه گرفته عنکبوتي سراپا به نواي ويولون گوش داده و بي حرکت ايستاده است
همچنين فردي که دراتاق مشغول نواختن ني لبک بود ، رو به روي او بر روي ديوار اتاق عنکبوتي تارمي تنيد . هنگامي که صداي ني لبک را شنيد از تارتنيدن باز ايستاد و بي حرکت ماند
"تاثير موسيقي بر سگ"
" توسگانيني" موسيقي دان شهيرايتاليايي مي گويد تاثيرموسيقي درسگها بسيار شديد مي باشد و هنگامي که قطعات معروف موسيقي را مي شنود ، گوشهاي خود را تيز کرده و حالت حمله به اشخاص بيگانه را به خود مي گيرند
" گرگ و موسيقي"
گرگ برعکس سگ بي اندازه از موسيقي متاذي و فراري است . به همين جهت در بسياري از دهستانهاي روسيه زارعين و کشاورزان براي بيرون کردن دسته گرگها از دهکده، آلات موسيقي را به صدا درآورده و گرگها را از حوالي دهکده فراري مي دهند
"خرس و موسيقي"
بسياري از شکارچيان خرس، در آفريقا و آمريکا با نواختن فلوت اين حيوان را دستگير مي سازند . بدين ترتيب که خود را درمعبر خرس قرار مي دهند وهنگامي که اين حيوان نزديک مي شود، فلوت را به صدا در مي آورند. خرس ازشنيدن صداي فلوت ، تعادل خود را از دست مي دهد و روي پا و دست چپ خود بلند مي شود و فوراً آن حيوان را به دام مي اندازند
بسياري از شکارچيان خرس، در آفريقا و آمريکا با نواختن فلوت اين حيوان را دستگير مي سازند . بدين ترتيب که خود را درمعبر خرس قرار مي دهند وهنگامي که اين حيوان نزديک مي شود، فلوت را به صدا در مي آورند. خرس ازشنيدن صداي فلوت ، تعادل خود را از دست مي دهد و روي پا و دست چپ خود بلند مي شود و فوراً آن حيوان را به دام مي اندازند
" فيل و موسيقي"
فيل ازشنيدن نواي موسيقي متاثر و يا مسرورمي گردد . به همين جهت است که در سيرکها تا ارکستر به صدا در نيايد فيلهاعمليات اعجاب انگيز خود را نشان نمي دهند.
"اثر موسيقي برشير"
شير با شنيدن موسيقي بي حرکت مي شود . يکي از نقاشان فرانسوي براي اين که از شيرهاي باغ وحش پاريس نقاشي کند ، ارکستري را استخدام نمود . آنها با نواختن، شيرها را مدتي بي حرکت نگاه مي داشتند و به اين وسيله نقاش مزبورمي توانست از شيرها تابلويي تهيه کند
"ماهي و موسيقي"
به طوري که در حوضچه هاي شيشه اي آزمايش شده ، هنگامي که آهنگ فلوت يا ويولون منعکس شود ، ماهيهاي شناور در آن حوضچه ها هم از حرکت ايستاده و در وسط آب توجه خود را به شنيدن موسيقي معطوف مي دارند.
" مرغ و موسيقي"
يکي از دانشمندان حيوان شناس آلمان که از موسيقي نيز سر رشته دارد . آهنگي ساخته که با نواختن آن، مرغها زودتر از موعد معين
تخم گذاري را آغاز مي کنند
" سوت بلبلي و کبوتر"
کبوتر بازان براي دستگير کردن کبوتر ديگران، اشخاصي که مي توانند با دهان و کمک دو انگشت " سوت ممتد" بزنند را استخدام مي کنند ، يا خود آن را مي آموزند و هنگامي که کبوترها در پروازند و يا لب بام نشسته اند" سوت بلبلي" مي زنند ؛ در نتيجه به کبوتران حالت رخوت و سستي دست مي دهد و قدرت پرواز از آنها سلب مي گردد . لذا به زمين مي نشينند و يا از جاي خود بر نمي خيزند و شخص ديگري که منتظر چنين فرصتي است آنها را دستگير مي کند
کبوتر بازان به کساني که مي توانند سوت ممتد بکشند " بلبل" مي گويند . نتيجه اين که چون " سوت بلبلي" يک نوع موسيقي است ، در ساختمان بدن کبوتر تاثير سوء مي گذارد و غدد داخلي را از وظايف خود باز مي دارد . کبوتر از حرکت باز مي ماند و در نتيجه طعمه ديگران مي گردد
از سایت خبری تبیان
No comments:
Post a Comment